نگارش هفتم -

درس دوم نگارش هفتم

TAHA †☪︎††卐卐

نگارش هفتم. درس دوم نگارش هفتم

سلام میشه صفحه ۳۶نگارش هفتم رو بدین؟

جواب ها

جواب معرکه

Sana Askari

نگارش هفتم

ممنون میشم تاج بدی باز نویسی انشا: روزی در فصل بهار با عده ایی از دوستان تصمیم گرفتیم که برای گشت و گذار و هوا خوری و تماشای سبزه زار و صحرا و جنگل به بیرون از خانه برویم. در یه جایه سرسبز وخوش اب و هوا ماندیم وزیرانداز و سفره ی غذای خود را پهن کردیم و نشستیم.سگی از دور مارادید و به سمت ماامد تا که شاید بههو غذایی بدهیم و از گرسنگی ان را نجات دهیم. یکی از دوستان که در جمع ما نشسته بود تکه سنگی رااز زمین برداشت و مانند نانی که جلوی سگ بیندازد به طرف سگ انداخت، سگ جلو امد و سنگ رابو کرد و زمانی که متوجه شدغذا نیست و سنگ است خیلی سریع راه امده را بازگشت.دوستانم دوباره دوباره سگ را صدا زدند اما سگ توجه ایی نکرد و به راه خود ادامه داد. یکی دیگراز دوستان که این ماجرا را دیده بود گفت:ایا متوجه ی برخورد سگ شده اید و دانستید که سگ به ما چه چیزی را گفت؟همگی گفتند:نه متوجه نشدیم! ان مرد گفت:ان سگ باخود گفت این مرد ادم ها بدبختانی هستند که از خیسی و گرسنگی به جای غذا سنگ می خورند و از سفره و غذای ان ها هیچ توقعی نمی توان داشت.

جواب معرکه

🔶 اکنون براساس نمونه پیشین، حکایت زیر را به نثر ساده امروزی بازنویسی کنید. روزی در فصل بهار با عده ایی از دوستان تصمیم گرفتیم که برای گشت و گذار و هوا خوری و تماشای سبزه زار و صحرا و جنگل به بیرون از خانه برویم. در یک جای سرسبز و خوش آب و هوا ماندیم و زیرانداز و سفره ی غذای خود را پهن کردیم و نشستیم. سگی از دور ما را دید و به سمت ما آمد تا که شاید به او غذایی بدهیم و او را از گرسنگی نجات بدهیم. یکی از دوستان که در جمع ما نشسته بود تکه سنگی را از زمین برداشت و مانند نانی که جلوی سگ می اندازند، به طرف سگ انداخت، سگ جلو آمد و سنگ را بو کرد و زمانی که متوجه شد غذا نیست و سنگ است خیلی سریع راه آمده را بازگشت. دوستانم دوباره و دوباره سگ را صدا زدند اما سگ توجه ایی نکرد و به راه خود ادامه داد. یکی دیگر از دوستان که این ماجرا را دیده بود گفت: آیا متوجه ی برخورد سگ شده اید و دانستید که سگ به ما چه چیزی را گفت؟ همگی گفتند:ن ه متوجه نشدیم! آن مرد گفت: آن سگ با خود گفت این ها آدم ها بدبختی هستند که از خسیسی و گرسنگی به جای غذا، سنگ می خورند و از سفره و غذای آن ها هیچ توقعی نمی توان داشت. 1. نخست، اصل حکایت و سپس شکل بازنویسی شده آن را بخوانید و با هم مقایسه کنید. پاسخ: متن اصلی حکایت، به نثر کهن است و جملات کوتاه و ساده و متن مختصر و مفید است و داستان در کوتاه ترین شکل ممکن به پایان می رسد؛ اما در متن باز نویسی شده جملات طولانی و در عین حال بسیار ساده و روان نوشته شده اند؛ همچنین نویسنده با شاخ و بزرگ دادن به موضوع اصلی، تصویر داستان را برای مخاطب ترسیم نموده است.

سوالات مشابه

elnaz tehrani

درس دوم نگارش هفتم

سلام بچه کسی انشا صفحه۳۲ کتاب نگارش داره بفرسته از گوگل نباشه نفر اول بفرسته تاج میدم

نفس بازیاری

درس دوم نگارش هفتم

لطفا جواب تاج می دم

نفس بازیاری

درس دوم نگارش هفتم

درس دوم نگارش لطفا تاج میدم

سوگل افضلی

درس دوم نگارش هفتم

نگارش صفحه ی 36 از اینترنت نباشه تاج میدم

نو نونو

درس دوم نگارش هفتم

دوستان موضوع باران می خواهم بفرستید ممنون مشوم 🙏 لطفا از گوگل نباشد

.... ...

درس دوم نگارش هفتم

انشا موضوع آسیب های بی سوادی با رعایت بخش آغازین و بخش میانی و بخش پایانی

پارمیدا جناب

درس دوم نگارش هفتم

سلام من بازنویسی ص ۳۶ رو میخواستم ازاینترینت نباشه تاج میدم

پارمیدا جناب

درس دوم نگارش هفتم

انشا درمورد من و مدرسه

Ehsan CR7

درس دوم نگارش هفتم

سلام یک انشا درباره محل زندگی خود را توصیف کنید بگید بهم شنبه باید ببرم تاج میدم

asal asgari

درس دوم نگارش هفتم

نتیجه ی برسی صفحه ی ۳۳ نگارش

تنها و.....

درس دوم نگارش هفتم

مقاله درباره یک شهید ورزشکار کوتاه باشه تاج میدم لطفا سریع تر

اسما صالحی

درس دوم نگارش هفتم

ج بدید زود

اسما صالحی

درس دوم نگارش هفتم

ج بدید زود

مهدی حق‌شناس

درس دوم نگارش هفتم

سلام بازنویسی صفحه ۳۶ رو میخواستم

☠️☠️☠️ ☠️☠️☠️

درس دوم نگارش هفتم

یک موضوع : درباره‌ی اگر من معلم ادبیات بودم

مهدی زارعی

درس دوم نگارش هفتم

جواب صفحه 32 بفرستید

JW ._.

درس دوم نگارش هفتم

انشا آزاد صفحه 32

raha Taghizadeh

درس دوم نگارش هفتم

سلام از درس ۲تا ۴ نگارش هم می خواستم هم جزوه هم سوال با جواب ممنون

محمد حسین زاهری

درس دوم نگارش هفتم

سلام صفحه ۳۳ و ۲۴ و ۲۲ و ۲۱ و۲۰ نگارش

امیر محمدی

درس دوم نگارش هفتم

سلام لطفا صفحه 32نگارش برای من ارسال کنید.